متصاعد شدن (شَ / شِ کَ دَ) بلند شدن و برآمدن. (ناظم الاطباء) : آتش غیرت در نهاد او متصاعد شد و عزم انتقام مصمم کرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 39) ادامه... بلند شدن و برآمدن. (ناظم الاطباء) : آتش غیرت در نهاد او متصاعد شد و عزم انتقام مصمم کرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 39) لغت نامه دهخدا
متصاعد شدن بلند شدن، برخاستن، بالا رفتن، صعود کردن، برآمدن ادامه... بلند شدن، برخاستن، بالا رفتن، صعود کردن، برآمدن فرهنگ واژه مترادف متضاد